گفتگو توورانه :: بق بقو

بق بقو

و ما برای عروج به آسمان آفریده شدیم

خدایا زمین گیر شدنم را مپسند...

به خود آی؛خود تو جانِ جهانی

گفتگو توورانه

پنجشنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۶، ۰۶:۳۶ ب.ظ

زنگ زدم به برادر 

من : سلام x خونه ای ؟

برادر:سلام بله 

من :میتونی منو تا یه جایی ببری؟

برادر: کجا مثلاً

من :خونه دوستم ؛ کار دارم باید چیزی ازش بگیرم

برادر: خونشون کجاست ؟

من :همون خیابون دانشجو دیگ 

برادر :منظورت دانشگاه ؟

من :هااا همون -_-

---------------------------- در راه برگشت از خونه دوست

من :این میدون لاله رو هم آخرش آبشاریش کردن  (اعتماد به نفس تو اون لحظه داشت خفم میکرد :|)

برادر :منظورت فواره ایه ؟!؟! :)))))

من :همون -_- :)))))

موافقین ۹ مخالفین ۱ ۹۶/۰۱/۱۰

نظرات  (۸)

فکر کنم از این شکلک مشخص باشه حس الانم (((:
پاسخ:
شاد باشید همیشه :))
خخخ
:)))
پاسخ:
حواس برام نمونده دیگ -_-
دیگه من برای این سوتی تو هیچ راهکاری ندارم خودت یه جوری جمعش بکن:|
پاسخ:
اون تاول رو به کسی نگی ها :|
یدونه رویا بود که بگم اونم نیست:|
پاسخ:
خب هر وقت اومد بهش بوگو:|
۲۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۵:۲۳ تچهیزات سالن کنفرانس
خخخخخخخخخخخخخ
آبشاری :)))
پاسخ:
روم به دیوار :دی
سلام:)
یه مغازه ی کتابفروشیه اسمش"اندیشه سازان"ـه من هر دفعه زنگ میزنم کتاب بگیرم میگم ببخشید آینده سازان؟؟
مرده بنده خدا عادت کرده میگه بله بفرمایید:)))
پاسخ:
:)))
عه چه جالب ما یه کتاب فروشی داریم اسمش آینده سازان :دی 
کتابای کار رو معمولا میاره از ابتدایی تا دبیرستان
مال ماهم همینطوره ولی از نوع اندیشه سازان:))
پاسخ:
همه قرار بسازن :)

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.