چه وضعش واقعاً !!!
دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۵:۰۷ ب.ظ
بهار را باید فصل خواب، بیخیالی، فارغ از همه چی، تنبلی، فوق ریلکسی، یه هوای عالی، قدم زدن، تفریح کردن و.... نامگذاری کرد!
واقعاً چرا من اینجوری شدم. دوز بیخیالی خونَم به نهایتش رسیده فک کنم. ازونایی شدم که هیچی براشون مهم نیست ... بدنم دیگ نمیکشه!
جالب بود اگر آدما تو همچین موقعیت هایی خونِ شون رو عوض میکردند !
تو بازه زمانیم که باید پامو بذارم روی گاز تا خود مقصد ولی برعکس انگار قصد دارم یه جا وایستم برای خواب ...
با این حال، با این همه بیخیالی حس میکنم از درون دارم تحلیل میرم(از قول زهرا).
۹۸/۰۲/۰۲