سلام
آه از این روزای پر از خستگی ...
من هنوز خوابم درست نشده ؛ تو ماه رمضون تا سحر بیدار بودیم الان همه خواباشون به حالت اول برگشته مال من هنوز همنجوریه :|
بعد جالبیش اینه که صبحام خیلی دیر بیدار شم 9 :/ ظهرام نمیخوابم :/
امروزم 3 صبح خوابیدم ساعت 6 صبح با ذوق کردنای مامانم بیدارشدم که
چی شده چی شده :||
ببنید که دیگ چقد مامان من ذوق کرده بود من از خواب شیرین بایه بار گفتن اسمم بلند شدم ببینم چه خبر (اصلا هم فضول و اینا نیستم :|)
حالا چه خبر بود بله یه مهمون جدید
همیشه برام سواله چرا اینقد مامان من جوجه تیغی دوست داره :|... آخه خیلیم ناز نیست :|
من :از کجا آوردیش ؟
هیچی سر کوچه ،هی از این ور خیابون میرفت اون ور خیابون ، منم راهنماییش کردم تو کوچه بعدشم آوردمش خونه :دی
من :)))))واقعاً
باور کن !
بله ایشون فعلاً تو حیاط خونه ما هستن ببینیم چی میشه دیگ ... الان برا خودش خونه درست کرده زیر زمین:))
+این آهنگ رو هم خیلی دوست دارم ... یاد خاطره های خوب و آدمای خوبی میفتم :) ...بشنوید