بایگانی تیر ۱۳۹۵ :: بق بقو

بق بقو

و ما برای عروج به آسمان آفریده شدیم

خدایا زمین گیر شدنم را مپسند...

به خود آی؛خود تو جانِ جهانی

۱۷ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

سلام

آه از این روزای پر از خستگی ...

من هنوز خوابم درست نشده ؛ تو ماه رمضون تا سحر بیدار بودیم الان همه خواباشون به حالت اول برگشته مال من هنوز همنجوریه :|

بعد جالبیش اینه که صبحام خیلی دیر بیدار شم 9 :/ ظهرام نمیخوابم :/

امروزم 3 صبح خوابیدم ساعت 6 صبح با ذوق کردنای مامانم بیدارشدم که

چی شده چی شده :||

ببنید که دیگ چقد مامان من ذوق کرده بود من از خواب شیرین بایه بار گفتن اسمم بلند شدم ببینم چه خبر (اصلا هم فضول و اینا نیستم :|)

حالا چه خبر بود بله یه مهمون جدید

ایشون بودن

همیشه برام سواله چرا اینقد مامان من جوجه تیغی دوست داره :|... آخه خیلیم ناز نیست :|

من :از کجا آوردیش ؟

هیچی سر کوچه ،هی از این ور خیابون میرفت اون ور خیابون ، منم راهنماییش کردم تو کوچه بعدشم آوردمش خونه :دی

من :)))))واقعاً

باور کن !


بله ایشون فعلاً تو حیاط خونه ما هستن ببینیم چی میشه دیگ ... الان برا خودش خونه درست کرده زیر زمین:))

+این آهنگ رو هم خیلی دوست دارم ... یاد خاطره های خوب و آدمای خوبی میفتم :) ...بشنوید


۳۶ نظر ۳۱ تیر ۹۵ ، ۱۷:۳۳