سلام
الکی مثلاً من ازون پست "سلام"
تا الان اصلاً پست نذاشتم ;))
حالا قضیه عنوان رو بگم ، زمان امتحانا به فکر یک تغییر و تحول بودم نتیجش شد رنگ کردن و باز سازی اتاقم؛خب مطرحش کردم مشکلی نبود
برا رنگش بین دورنگ مونده بودم آبی یا صورتی(بچم نیستم:/) که بالاخره صورتیو انتخاب کردم (زمستوناهمینجوری اتاقم سرده آبیم میزدم دیگ..)رفتم برای خرید
رفتن من همانا و داشتم پشیمون میشدم همانا آخه من که نمیدونستم اینقد کار داره و چند دست باید قبل از دست آخر رنگ بزنی اتاقو
سر جم میشه 4 بار ...تازه بتونه کاری هم داره ... خب اتاق 3*4 دست تنها خسته میشم .
ولی تو مغازه بودیم دیگ نمیشد بگم برگریدم ...رنگارو خریدیم :دی
از فردا باید اسباب کشی کنم به یه اتاق دیگ و ان شاءالله کم کم کارو شروع کنم ... اما هنوزم همه از حرکت شگرف من در شگرفن :دی
مریض میشی از بوی رنگ و تینر و اینا
من: این همه آدم خونه هاشونو رنگ میکنن مریض نمیشن من مریض میشم :|
اونا شغلشونه بلدن نه مثل تو که ...
من :نترسید بادنجون بم آفت نداره :دی
مهم اینه من یاد بگیرم ته ته تهش اینه خراب بشه که یقیناً نمیشه و یه سرگرمی خوبیه تنوع خوبیم هست تازه شاید اولین دختر نقاش ساختمونم شناخته شدم :))) بعد بهم افتخار کردید:دی