داستان کوتاه :: بق بقو

بق بقو

و ما برای عروج به آسمان آفریده شدیم

خدایا زمین گیر شدنم را مپسند...

به خود آی؛خود تو جانِ جهانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داستان کوتاه» ثبت شده است

برای تعمیر دیگ بخار یک کشتی عظیم بخاری،از یک متخصص دعوت کردند.

وی پس از آن که به توضیحات مندس کشتی گوش دادوسولاتی از او کرد،به فسمت دیگ بخار رفت.نگاهی به لوله های پیچ در پیچ کرد و چند دققه به صدای دیگ بخار گوش دادو درنهایت،چکش کوچکی را برداشت و با آن ضربه ای ببه شیرقرمز رنگی زد...

ناگهان تمام موتور بخار کشتی به طور کامل به کار افتادو عیب آن بر طرف شد.آن متخصص هم پی کار خود رفت.

روزبعد که صاحب کشتی یک صورت  حساب هزار دلاری دریافت کرد ،متعجب شد و گفت که این متخصص بیش ازپانزده دقیقه در موتور خانه  کشتی  وقت صرف نکرده  است ،پس این صورت حساب هزار دلاری برای چیست!

آنگاه از او صورت ریزهزینه هارا خواست ومتخصص این صورت حساب را برایش فرستاد

بابت ضربه زدن چکش :0/5 دلار.

بابت دانستن محل ضربه :999/5 دلار!!!

نتیجه :

آنجه شمارا به نتیجه مطلوب می رساند،الزلما نه تلاش و فعالیت سخت و طاقت فرساست،بلکه آگاهی و اطلاع از چگونگی انجام دقیق و در ست کارهاست .

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۲۶