زنگ زدم به برادر
من : سلام x خونه ای ؟
برادر:سلام بله
من :میتونی منو تا یه جایی ببری؟
برادر: کجا مثلاً
من :خونه دوستم ؛ کار دارم باید چیزی ازش بگیرم
برادر: خونشون کجاست ؟
من :همون خیابون دانشجو دیگ
برادر :منظورت دانشگاه ؟
من :هااا همون -_-
---------------------------- در راه برگشت از خونه دوست
من :این میدون لاله رو هم آخرش آبشاریش کردن (اعتماد به نفس تو اون لحظه داشت خفم میکرد :|)
برادر :منظورت فواره ایه ؟!؟! :)))))
من :همون -_- :)))))