لعنتیِ جذاب :)) :: بق بقو

بق بقو

و ما برای عروج به آسمان آفریده شدیم

خدایا زمین گیر شدنم را مپسند...

به خود آی؛خود تو جانِ جهانی

لعنتیِ جذاب :))

چهارشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۸، ۰۱:۲۵ ب.ظ
دوره کارشناسی یه استاد داشتیم کلاً هر کی میرفت اتاقش میگفت چی میخوری قهوه . چای و... همه چیز داشت. میگفت هر چی میخواید بردارید... تعارف نداشت ... یه شکلاتای سوئیسی هم داشت خواهر زادش براش میفرستاد شکلات تلخ98% ...میخوردی دپینگ میکردی انگار ... انقدر هشیاریت برمیگشت!!... خالص خالص بود :)))
الانم یه استاد داریم میری اتاقش؛ خودشون هر چی دارند تو کشو و روی میز تناول میکنند دریغ از یه تعارف :)))
خیلی خوبیه :)) البته دروغ نباشه رفت یه پارچ آب آورد گفت خواستی بخوری لیوان رو میز هست :))


+به هر دو استاد ارادت ویژه دارم :)
موافقین ۷ مخالفین ۰ ۹۸/۰۵/۰۲

نظرات  (۹)

ما چون سه چهار نفر بیشتر نیستیم کلاسامون تو دفتر خود استادا برگذار میشد یکی از استادا همیشه شیرینی رو میزش بود ولی تعارف نمیکرد منم یه بار جعبه شیرینی رو کشیدم پیش خودم گفتم عه آقای دکتر اینا پلاستیکیه من تا حالا شیرینی پلاستیکی از نزدیک ندیده بودم بعد خندید گفت نه پلاستیکی نیست گفتم اگه پلاستیکی نیست چرا سه هفتس ما میایم کلاس این تموم نشده گفت اگه شیرینی میخوای یه دونه بردار تا بچه های کلاس نیومدن بخور بچه ها که اومدن منم نامردی نکردم به بچه ها تعارف زدم گفتم :)))))
پاسخ:
:)))) شیطنت خاصی تو وجودت هست کاریش نمیشه کرد:دی

این استاد دومی که عرض میکنم رئیس دانشکدست کلا اتاقش پر خوراکیه اما بنده خدا خودشم نمیخوره (مقید) این چیزاییم که میخوره از خونه میاره... ولی نمیدونم چرا هیچ وقت به ماهم ازون خوراکیا نمیگه بخورید(فک کنم به خاطر همون مقید بودنشون)

البته به من بگن بخور هم نمیخورم ولی کلاً برام جالبه ...:دی
۰۲ مرداد ۹۸ ، ۱۴:۱۸ صبورا کرمی🦄
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
پست تو و کامنت سبو 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
پاسخ:
:)))))
:**
خب اره این مقید بودن خیلی خوبه ولی خوراکیای از خونه میاره رو باید تعارف کنه من باشم یه بار به روش میارم :)))

:))))
البته یه استاد خانووم دارم استاد راهنمام هستش هروقت میریم دفترش یه عالمه ازمون پذیرایی میکنه قهوه چایی کاکائو پسته بیسکوئیت اینقدر که من دو سه ساعت از دفترش بیرون نمیرم دیگه وقت نهار که میشه میبینه نه من بلند شدنی نیستم میگه بیا بریم باهم ناهار
پاسخ:
چی بگم ... ولی امروز از این کارش واقعاً خندم گرفت حواسش نبود داشت روی مقاله کار میکرد از قندون جلوشم داشت کشمش میخورد منم عاشق کشمش ... گه گاهی نگاش میکردم ...اصلاً به رو خودش نمیاورد(البته حواسش به من نبود من اونور نشسته بودم)... خیلی خوبه خیلی :))))

:))))
۰۲ مرداد ۹۸ ، ۱۶:۳۴ دچارِ فیش‌نگار
لباس چجوری میپوشه استادتون؟
پاسخ:
🤔چرا لباس؟:|
۰۲ مرداد ۹۸ ، ۱۷:۰۵ دچارِ فیش‌نگار
به جای اینکه به حرفاشون دقت کنید به این چیزای الکی توجه می کنید خب :|
پاسخ:
مگه من به چی دقت کردم:|
لعنتی جذاب مد نظرتونه😂 اگر اونه که بحثش جداست ربطی به ظاهر طرف نداره:))
سلام

باز خوبه استاد دومی، لیوان رو تعارف کرد!! :)
پاسخ:
سلام^_^

:)) اره اونم چون داشت باهام حرف میزد خودش اب میخورد همزمان؛ گفته بزا بگم یه وخ دلش نخواد:)
۰۲ مرداد ۹۸ ، ۲۳:۲۰ دچارِ فیش‌نگار
هان ؟
پاسخ:
میگم هوا خوبه اونجا؟
وااااای کوثررر...
دلم براش تنگ شدددد :)))
پاسخ:
وای زهرا جات خالی بود واقعا اگر بودی کلی میخندیدم...
ببین همینقدر بگم اون دایره کشیدنش سر کلاس روی صندلی یادت بیاد ... اون روزم من همین قدر خندم گرفت... خیلی خوبه:))
استاد مشاور پایان نامه من یه دفعه بهم گلابی داد..روزی که نسخه نهایی بردم که بخونه برای دفاع و خب اون گلابی جز خوشمزه ترین میوه ها بود برام :)
پاسخ:
اصلا جدا از طعم اون گلابی
همین که نسخه نهایی پایان نامتونو بردید خودش چند برابر میوه رو خوشمزه تر میکنه.
گلابی از میوه های مورد علاقه منه😍

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.